سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
ساز شکسته

 

ادامه تصاویر فیلم من و بچه به کارگردانی: محمد زهانی 

و با بازی: جواد فرزاد پور-رقیه بیدختی

 

 

 

 

 

 

 


جمعه 93/6/14 :: 8:23 عصر ::  نویسنده : جواد فرزادپور

تصویر برداری فیلم من و بچه به تهیه کنندگی و کارگردانی محمد زهانی به پایان رسید.

 موضوع فیلم در مورد یک زوج جوان است که به علت بیماری مرد از نعمت بچه دار شدن محروم می شوند و علی رغم اینکه یکدیگر را دوست

دارند زندگیشان دچار اضمحلال می شود.

 بازیگران:جواد فرزاد پور-رقیه بیدختی

 تهیه کننده و کارگردان :محمد زهانی 


عکاس:لیدا صادتی


گریم:اعظم عزیزی


تصویر بردار:کیوان شعبان


منشی صحنه:فرزانه عطار باشی


طراح صحنه و لباس:حدیث خمری


صدا بردار:امین غلامی


در ادامه تعدادی از تصاویر این فیلم رو میگذارم

 

 

 

 

 

 

 

 

این تصاویر ادامه دارد...


کار خوب را باید ستود خصوصاً اگر در ظرف بزرگ جامعه محقق شده باشد. این ستودن‌ها و تشویق کردن‌ها برکات بی‌شماری را به همراه دارد هم شوق آن شخص را برای تکرار آن عمل و انجام کارهای خوب دیگر تقویت می‌کند و هم اینکه ستودن یک فعل پسندیده و معروف، کم‌کم می‌تواند فرهنگ‌ جامعه را از سمتی به سمت دیگر و از افقی به افق بالاتر، اعتلاء بخشیده و باعث الگو پروری مثبت در سطح جامعه شود.

از ابتداء سال 1393، شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران، لحظات منتهی به پخش رسمی اخبار را با صلوات خاصه حضرت رضا علیه‌السلام که با نوای بسیار دلنشین و گرم مرحوم حاج محمد رضا انصاریان اجراء شده عطرآگین می‌کند. این در حالیست که در یکی _ دو سال گذشته نیز برای این دقائق، موعظه‌ای کوتاه از علماء اخلاق و تلاوت آیه‌ای از قرآن را در نظر گرفته بود. پخش صلوات خاصه حضرت رضا علیه‌السلام در کنار تلاوت قرآن و موعظه‌ای گر چه کوتاه از بزرگان اخلاق، می‌تواند بار معنوی و اخلاقی جامعه را تا حدّ زیادی اعتلاء بخشد.

این اقدام ارزشمند شبکه یک سیما، نشان از بصیرت و نگاه عمیق مسئولان آن شبکه به دین و معنویات و تأثیر آن بر نوع رفتار جامعه دارد. شاید به حَسَب ظاهر، پخش اینگونه برنامه‌ها خصوصاً در این لحظات پُر مخاطب، اقتصادی نباشد ولی هرگاه قدری عمیق‌تر بسنجیم خواهیم دید حتی با نگاه مادی به صرفه‌ترین اقدام برای بالا بردن امنیّت جامعه و ارتقاء معنویّت که سهم قابل توجهی در کاهش بزه و مفاسد خُرد و کلان جامعه دارد از همین قبیل برنامه‌هاست.

از طرف دیگر، پخش این صلوات، علاوه بر آنکه نظر شریف و محترم امام رضا علیه‌السلام را به سر تا سر گیتی پهناور ایران زمین جلب می‌کند عنایت ویژه ولی الله الأعظم حضرت مهدی ارواحنا فداه را نیز به فرد _ فرد جامعه معطوف می‌سازد. برکت این صلوات، خصوصاً برای کسانی بیشتر است که به هر دلیلی کمتر با مجالس اهل بیت علیهم‌السلام مأنوسند.

بر همین اساس به عنوان کوچک‌ترین عضو این جامعه، مراتب قدردانی خود را از تمامی کسانی که در تحقق این تصمیم بزرگ، مؤثّر بوده‌ اعلام می‌دارم و از خدای متعال برای آنان، عالی‌ترین دعا‌ که همان دعای عاقبت به خیریست را مسئلت می‌نمایم.

و در پایان برای بهتر شدن این طرح، موارد زیر پیشنهاد می‌شود:

  1. از آنجایی که ممکن است برخی افراد، با عنوان این دعا آشنا نبوده و از طرف دیگر تمایل داشته باشند آن را در کتب ادعیه، دنبال نمایند خوب است نام این دعا، به همان صورت که در کتاب مفاتیح الجنان ذکر شده، در ذیل آن درج گردد.
  2. متن عربی آن، ترجیحاً با ترجمه روان، زیرنویس شود.
  3. به رسم قدرشناسی در خلال تصاویر، نمایی از تمثال خالق این اثر، مرحوم حاج محمدرضا انصاریان گنجانده شود.

و السلام علیکم

مسعود رضانژاد فهادان/25 فروردین 93


 

رونوشت:

  1. شبکه خبر
  2. اخبار 20:30
  3. مجله وب‌گردی
  4. شبکه اوّل سیمای جمهوری اسلامی ایران
  5. باشگاه خبرنگاران

همچنین عزیزان مشترک اپراتور تلفن همراه اوّل که تمایل دارند از تماس گیرندگان خود با نوای معنوی این صلوات، پذیرایی کنند بایستی کد 57424 را به شماره 8989 پیامک نمایند.

 


دوشنبه 92/7/8 :: 2:8 عصر ::  نویسنده : جواد فرزادپور


چوب خشکم شعله ورگشتم میان دیگ‌دان

روح غمگینم بسوزد هم‌چنان آتشفشان

حیف از آن لالایی مادر برای همچو من

حیف از آن صد قطره غلطان ز چشم مهربان

ای مخاطب حال من پرسش ندارد شرم کن

حال من چون مرثیه از چشم گویایم بخوان

فکر کردی این صدای رعد و برق از چیست یار

بغض من ترکیده و نالد برایم آسمان

گوش کن فریاد من را، زیر پایت را نگر

خش خش برگم لگد گشتم زیر پای عابران

رنگ روی من گواه حال من باشد نگاه

گریه می بارد ز چشم خیس این فصل خزان



یکشنبه 92/7/7 :: 1:48 عصر ::  نویسنده : جواد فرزادپور

اوضاع سیاسی ایران در زمان خاتمی


مرداب گندیده

تعفن برپاست

بوی هوس در فضا می‌رقصد

آب راکد است

و

نسیمی نیست

بوی لجن می‌دهد جلبک

عشق هم اینجا مرده است

کرم ریشه‌ها را خورده است

در کرانه مرداب

وزغ‌ها نعره می‌زنند

کرم‌ها به خود می‌لولند

مگس‌ها قاصد شیطانند

گرچه آفتاب اینجا برپاست

مرداب زیر سایه لاشخورهاست

ماهیان اسیر مردابند

از این جا

به دریا راهی نیست

ورنه مرداب جای ماهی نیست



ای که ابروی کجت می‌زند خنجر به ماه

شاه‌شاهان جهان کی می‌رسی از گرد راه

از فراقت خسته ام‌ هم‌چنان دل‌بسته‌ام

رنگ رویم از غمت گشته زر چون پر کاه

در فراقت آتشم روزگارم تیره و تار

هم‌چنان خاکسترم، روسیاهم روسیاه

آن‌قدر لایق نیم، تا شوم من خاک ره

میل کویت می‌کنم چون غباری گاه گاه

گر سرا پا ناکسم، لیک چون من عاشقم

در تمنای دلم کی کنم من اشتباه



تقدیم به بچه های فلسطین

صدای نازک لاله

کبوترهای خونین بال

گلوی کودک و ناله

فغان و زجه پیرزال

به گوش خلق می آید

چه افسوس پنبه در گوش

چراغ سبز وجدان ها

در این جاده چه خاموش است

صدای غرش آهن

صدای بارش باروت

خراب گر و صد مأمن

سیاه جامه و تابوت

تماشا خانه است دنیا

همه انگار سرگرمند

ز تبلیغ شیاطین ها

همه مومند همه نرمند

شقایقها لگد مالند

اقاقی ها چه می نالند

کف جاده به جای رنگ

زخون سرخ می مالند

سیه کاری دنیا را

همه دیدند و می بینیم

صلاح این نیست عیاران

اگر دیدیم بنشینیم


چهارشنبه 92/7/3 :: 11:9 صبح ::  نویسنده : جواد فرزادپور

 

خرمنی سوخته و آتش در آن پنهان است

روی صحبت با تو ای نازنین سبحان است

بس که روزم شد سیه شب ندارم نوری

چون که این دنیا برایم چنان زندان است

دفتری در سینه دارم که رمزش دانی

رمز بگشا پروردگارا بر خودت آسان است

نا امید گشتم زدنیا با تمام خلقش

بر تو دارم امید و این بر من فقط برهان است

یکشنبه 12 آبان 86


دوشنبه 92/7/1 :: 8:13 عصر ::  نویسنده : جواد فرزادپور

ویژه شهدای جزیره مجنون

 

یک جزیره چون شفق غرق در خون گشته بود

یک به یک نی های مست همچون مجنون گشته بود

رود خونین گشته بود همچنان لب های یار

لیلی از غوغای دهر زار و مفتون گشته بود

جبرئیل از سوی حق دیده گریان می رسید

صد ملک در آسمان خوار و محزون گشته بود

سر برید از نی اگر نیز برّان عدو

ریشه نیزار ایستاده دلخون گشته بود

نی اگر افتاد در فغان، خندان بود و بس

دفتر ایستادگی پر ز مضمون گشته بود


دوشنبه 92/5/21 :: 4:22 عصر ::  نویسنده : جواد فرزادپور

 

اشک چشامو بنگر، سوز صدامو بشنو

قلب شکسته می‌خوای، اینم دل شکسته

از غصه‌هام نمی‌گم، آخه خودت می‌دونی

درد دلای من رو از تو چشام می‌خونی

سفرت همیشه پهنه، خوبا همه کنارت

ما بد بدای دنیا، کی می‌رسیم به کارت

یارب دلم شکسته، جز تو کسی ندارم

گر تو نباشی با من، من نفسی ندارم

عمری خزونه اسمم،حالا بهار من باش

دستم بگیر یارب، دل‌دار و یار من باش


.: Weblog Themes By Pichak :.


   ........   مطالب قدیمی‌تر >>
پیوندها